کج خواهی!
شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
دیر رسیدم. یا الله گفتم تا رکعت اول رو از دست ندم.
وسط نماز دیدم بغل دستیم سی، چهل درچه کج ایستاده.
بعد نماز اول و تسبیحات، بعد از کلی فکر که چی جوری به کسی که سن پدرم رو داره بگم قبله صافه و ناراحت نشه، دل رو زدم به دریا و گفتم.ولی یادم نیست دقیق چی جوری گفتم!
جواب داد:من تو شیراز هرجا نماز خوندم کج بوده. همین بیمارستان قلب...همه جا، همه کج نماز میخونند.
پس این جا هم کجه...پس منم کج می خونم...
- ۹۳/۰۴/۱۴
من دیگه حرفی ندارم!